جدول جو
جدول جو

معنی در بیمئن - جستجوی لغت در جدول جو

در بیمئن
خارج شدن، سر از خاک بیرون زدن جوانه ی گیاه، درآمدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در بیموئن
فرهنگ گویش مازندرانی
تاختن، هجوم آوردن، تجاوز کردن، متوجه شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
غرش کردن جانور، غریدن، باد کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین آمدن، فرود آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بیرون از خانه، حیاط، آمد و شد کردن متوالی در خانه
فرهنگ گویش مازندرانی
درآمدن، سر از خاک بیرون زدن، به پشتیبانی از کسی برخاستن
فرهنگ گویش مازندرانی
در رفتن، از جایی بیرون زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
رویش گیاه، جوشش آب، در زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
غریدن جانور
فرهنگ گویش مازندرانی
برانگیخته شدن، آماده شدن جهت جفت گیری
فرهنگ گویش مازندرانی
آماده شدن، سرحال شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به هم آمدن، به هم نزدیک شدن، فرو پوشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ور آمدن خمیر، آماده شدن خمیر برای پخت
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر شدن، از وقت گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی